سایت جـامع آستـان وصـال شامل بـخش های شعر , روایت تـاریخی , آمـوزش مداحی , کتـاب , شعـر و مقـتل , آمـوزش قرآن شهید و شهادت , نرم افزارهای مذهبی , رسانه صوتی و تصویری , احادیث , منویـات بزرگان...

زبانحال حضرت زینب سلام الله علیها با سیدالشهدا علیه السلام در قتلگاه

شاعر : مصطفی متولی
نوع شعر : مرثیه
وزن شعر : فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن
قالب شعر : غزل

داشت هر چند گُلِ جانِ تو پرپر می‌شد           از شمیـمـش هـمـۀ بـاغ مـعـطـر می‌شد

من فـقـط داشتـم از دلـهـره می‌لـرزیـدم           پیش چشمم كه تن پاك تو بی‌سر می‌شد


كـاری از دستِ كـسی بر نمی‌آیـد بـایـد           دلــم آرام بـه تــقــدیـر مُــقَــدَّر مـی‌شـد

خواستی تا كه شفاعت كنی از قاتل خود           ولی آن روز مگر حرف تو باور می‌شد

به تو هر ضربه كه می‌خورد خدا می‌داند           ضـربـان دلِ مـن چـنـد بــرابـر می‌شـد

زره ات بیشتر ای كـاش تحـمّـل می‌کرد           لااقـل عـمـق جـراحاتِ تو كمتر می‌شد

آن زمانی كه لبِ تیغ به حلقومت خورد           حنجرت كـاش مطیـعِ دم خنجـر می‌شد

نقد و بررسی

بیت زیر سروده اصلی شاعر محترم است اما  پیشنهاد می‌کنیم به منظور انطباق مطالب با روایات مستند و معتبر و انتقال بهتر معنای شعر، بیت اصلاح شده که در متن شعر آمده را جایگزین بیت زیر کنید.



قول دادی كه شفاعت كنی از قاتل خود           ولی آن روز مگر حرف تو باور می‌شد